-
- نمیدونم اصلاً به چه چیزی علاقه دارم.
- نمیدونم چه رشتهای رو انتخاب کنم.
- من هنوز خودمو کشف نکردم.
اگر شما هم از آن دسته افرادی هستید که هنوز نمیدانید به چه چیزی علاقه دارید یا نمیدانید کدام راه را انتخاب کنید، بدانید تنها نیستید.
هزاران نفر دیگر شبیه به شما هستند که هنوز جواب اینها را نمیدانند. آدمهایی هستند که حتی در سنین بالا نمیدانند استعدادشان در چه زمینهای است یا اصلاً به چه چیزهایی علاقهمند هستند.
یکی از مهمترین دلایل این موضع که آدمها نمیتوانند علاقه و استعدادشان را کشف کنند این است که چنین افرادی اصلاً راههای مختلف را امتحان نکردهاند تا بتوانند خودشان را کشف کنند.
- وقتی بهاندازۀ کافی دنیا را نگشته باشی،
- وقتی دست به انجام دادن کارهای مختلف نزده باشی،
- وقتی قدم در راههای متفاوت نگذاشته باشی،
- وقتی شکست نخورده باشی یا موفقیت را تجربه نکرده باشی،
خب معلوم است که نمیدانی به چه چیزی علاقه داری.
اگر شما هم مثل خیلیهای دیگر حتی اگر به این باور رسیده باشید که علاقه و استعداد خاصی در همۀ ما وجود دارد که در جانمان مثل یک هدیه به امانت گذاشته شده، بازهم نیاز دارید تا این هدیه را کشف کنید و بیرون بکشید.
کسی دو دستی این هدیه را به شما نمیدهد. برای کشف کردن هم، نیاز به تلاش کردن دارید.
حالا ممکن است آدمهایی خیلی اتفاقی و از سر تصادف یا به خاطر شرایط خاصی که در زندگیشان دارند، خیلی زود بفهمند به چه موضوعاتی علاقهمند هستند و به چه رشتههایی نه؛ اما عموم آدمها، برای کشف چنین چیزی نیاز دارند تا زحمت بکشند و تلاش کنند.
برای پی بردن به علایقتان به سراغ یاد گرفتن مهارتهای مختلف و متنوع بروید
مثلاً کسی ممکن است به سراغ چنین مهارتهایی برود: یک رشتۀ ورزشی را دنبال کند، نرمافزاری مثل فتوشاپ یاد بگیرد، در کلاس نویسندگی شرکت کند، دربارۀ اقتصاد بخواند، روزهایی از تعطیلات را صرف کار کردن برای کسبوکار خاصی کند یا به کلاسهای هنری برود.
اگر فرصت کافی ندارید یا امکانات و موقعیت این را ندارید که دست به انجام دادن کارهای مختلف بزنید، حداقل دربارۀ موضوعات مختلفی بخوانید. دربارۀ رشتههای مختلف با دیگران حرف بزنید و از افرادی که در این رشتهها هستند اطلاعات کسب کنید.
بروید محیط کارهای مختلف را از نزدیک ببینید چون شاید تصوری که شما نسبت به یک حوزۀ خاص دارید، با آنچه در واقعیت وجود دارد، از زمین تا آسمان متفاوت باشد.
خیلی وقتها، تصویری که ما از یک کار یا یک رشتۀ تحصیلی داریم، با واقعیت فاصلۀ زیادی دارد. خوب است از قبل شرایطی فراهم کنید تا بروید و آن را از نزدیک ببینید چون ممکن است سالها به امید وارد شدن به یک رشتۀ خاص وقت بگذارید و تلاش کنید و بعدازاینکه وارد آن شدید، توی ذوقتان بخورد چون میفهمید سالها یک تصویر ساختگی و اشتباه برای خودتان درست کرده بودید.
نگذارید برایتان علامت سؤالی باقی بماند
- کشف کنید.
- ببینید.
- توی اینترنت دربارهاش بگردید و تحقیق کنید.
- با کسانی که در آن حوزه هستند حرف بزنید.
- دنیا را برای خودتان شفاف کنید.
هرچقدر مهارتهای بیشتری داشته باشید، اعتمادبهنفس شما افزایش پیدا میکند.
و وقتی راههای مختلف را کشف میکنید، تصمیمگیری برای آینده و وارد شدن به راهی مفید، برایتان سادهتر خواهد شد.
برای پی بردن به علایقتان سرمایهگذاری و هزینه کنید
منظورم از هزینه کردن فقط این نیست که پول خرج کنید.
شما میتوانید انرژی و زمانتان را برای انجام دادن کاری هزینه کنید.
فکر کنید میخواهید یک کار فنی را یاد بگیرید تا بفهمید به آن علاقه دارید یا نه.
اگر فقط بروید دربارهاش بخوانید یا از دور آن را تماشا کنید، احتمال دارد راه را اشتباه بروید؛ اما وقتی آستین بالا میزنید و مدتی به انجام دادن آن کار مشغول میشوید، آنوقت بهتر میتوانید خودتان را کشف کنید.
شما به خاطر انرژی و زمانی که میگذارید، روی انجام کار دقیقتر میشوید و دیگر فقط با نگاهی کلی آن را تماشا نمیکنید. بلکه در تلاش هستید تا کار موردنظر را عمیقتر رصد کنید.
نگران وقت هم نباشید.
شما راه درازی در پیش دارید. شما بهاندازۀ کافی زمان دارید.
میتوانید چندین و چند راه را امتحان کنید.
اگر مدتی زمان بگذارید و انرژی صرف کنید و درنهایت بفهمید به موضوع موردنظر علاقه ندارید، آن را نه به چشم شکست که بهعنوان یک برگ برنده ببینید چون حداقل حالا برایتان شفاف میشود که به چه رشته و کارهایی علاقه ندارید.
خودتان را تست کنید و بسنجید
ببینید در جواب این سؤالات به چه مواردی اشاره میکنید؟
با این کار به خودتان کمک میکنید تا به توانمندی و قابلیتهای خاص که دارید پی ببرید و بهتر بفهمید استعداد انجام چه گروه از کارها را بیشتر دارید:
ارزیابی خودتان را نه یکبار که هر چند وقت یکبار تکرار کنید. مثل کارآگاهی باشید که رفتار خودتان را زیر نظر میگیرید و هر بار حس خوب یا بدی از انجام کاری دارید، آن را دقیق یادداشت میکنید. با این کار، بهمرورزمان میتوانید خودتان و استعدادها و توانمندیهایتان را بهتر بشناسید.
ردیف سؤالاتی برای پی بردن به استعداد شما ۱ در زمان بیکاری اگر تمایل به انجام دادن کاری داشته باشید، آن کار کدام است؟ ۲ چه فعالیتی است که بدون اجباری از طرف بیرون انجامش میدهید؟ ۳ در دوران کودکی دوست داشتید چه کارهایی انجام دهید؟ ۴ خودتان فکر میکنید چه قابلیتها و توانمندیهای خاصی دارید؟ ۵ چه کاری است که وقتی مشغول انجام دادنش هستید احساس خستگی نمیکنید؟ ۶ کدام دسته کارها هستند که با صرف انرژی کمتری نسبت به بقیه انجامشان میدهید؟ ۷ چه کارهایی هستند که بهتر از بقیه انجامشان میدهید؟ ۸ کدام دسته کارها بیشتر مورد علاقۀ شما هستند؟ کارهای فکری؟ هنری؟ ورزشی؟ رقابتی؟ ۹ اگر به یک جزیرۀ دورافتاده بروید و قرار باشد ابزار خیلی محدودی را همراه خود ببرید تا حوصلهتان سر نرود، به سراغ چه چیزهایی میروید؟ ۱۰ اگر آرزوی پدر و مادر یا اطرافیان خود را نخواهید برآورده کنید، سراغ چه موضوعاتی میروید؟ ۱۱ اگر قرار باشد خیلی چیزها را از دست بدهید و فقط بتوانید چند کار محدود را انجام دهید، به سراغ چه فعالیتهایی میروید؟ ۱۲ چه کارهایی را دوست ندارید انجام دهید؟ این کارها از چه گروهی هستند؟ (مثلاً کارهای فکری؟ کارهای که نیاز به فعالیت بدنی دارند؟ کارهایی که نیاز بهدقت و محاسبۀ دقیق دارند؟ کارهایی که نیاز به حل مسئله دارند؟) ۱۳ کدام کارها هستند که وقتی مشغول انجام دادنشان میشوید گذر زمان را فراموش میکنید؟ ۱۴ چه حوزههایی هستند که وقتی اطلاعات تازه دربارهشان به دست میآورید ذوق میکنید و اشتیاق بیشتر دانستن دارید؟ ۱۵ کدام کارها هستند که بدون گوشزد شدن توسط دیگری و بدون اینکه نیاز باشد بقیه مجبورم کنند، به سراغش میروید و برایش زمان صرف میکنید؟ ۱۶ کارهای مختلفی که از عهدۀ انجام دادنشان برمیآیید را باهم مقایسه کنید. ببینید کدام کارها را از بقیه بهتر انجام میدهید؟ ۱۷ کدام کار است که مدتها انجامش میدهید و حاضرید بازهم برای مدتزمان زیادی همچنان به سراغش بروید و انجامش دهید؟ ۱۸ اگر قرار باشد چیزی را به بقیه یاد بدهید و ساعاتی برایش صرف کنید تا آنچه میدانید را به بقیه منتقل کنید، ترجیح میدهید دربارۀ چه حوزهای حرف بزنید؟